چگونه یک داماد محبوب شوید؟

چگونه یک داماد محبوب شوید؟

تازه داماد شده‌اید؟ مبارک است اما باید بدانید داماد شدن خیلی سخت نیست، ولی داماد خوب بودن و ماندن کمی دشوار است. برای اینکه داماد خوبی برای خانواده همسرتان باشید باید فوت و فن‌هایی را بدانید و روابطتان را بخوبی مدیریت کنید.


به گزارش جام جم سرا، ازدواج یک مجموعه است؛ یک بازی تیمی و تا زمانی که شما، همسرتان، خانواده‌اش و خانواده شما در یک تیم قرار نگیرید نمی‌توانید موفقیتی که انتظار دارید را به دست بیاورید. از طرف دیگر آقا دامادهای جوان، تا وقتی خیالشان از بابت رابطه شما با خانواده‌شان راحت نشود، دلشان آرام نمی‌گیرد و احساس خوشبختی نمی‌کنند. دلیل از این محکمتر می‌خواهید تا باور کنید که راه رسیدن شما به قلب همسرتان، از قلب پدر و مادرش می‌گذرد؟

ایجاد یک پیوند واقعی میان او و این خانواده جدید آسان نیست اما با چند قدم مهم در آغاز زندگیتان می‌توانید این روند را ساده‌تر کنید. این راز و رمز‌ها را یاد بگیرید و سعی کنید هر طور شده به کار ببندید:

* در مورد توانایی‌هایتان دروغ نگویید اما خیلی هم فروتن نباشید. از سوالاتی که پدر و مادر همسرتان از شما می‌پرسند ناراحت نشوید در عوض به آن‌ها درباره خودتان راست بگویید. حتی کاستی‌هایتان را هم راست بگویید و بگویید که تلاش می‌کنید آن‌ها را رفع کنید. تا جایی که ممکن است مهارت‌هایتان را در عمل نشان دهید و قابلیت‌های خود را به آن‌ها اثبات کنید.

* هیچ وقت جلوی خانواده همسرتان با خانواده خود تندی نکنید. اگر اعتراض یا دلخوری‌ای از مادر و خواهر خود دارید، در خلوت با آن‌ها در میان بگذارید. یادتان باشد رفتار شما با مادر و خواهرتان الگویی برای رفتار شما با همسر آینده‌تان تلقی خواهد شد. علاوه بر این، علاقه‌ای که به بچه‌ها دارید را در مقابل والدین همسرتان ابراز کنید.

* دست پر باشید. لازم نیست هدیه‌های گران قیمت بخرید اما مناسبت‌ها را برای هدیه دادن به همسرتان و اعضای خانواده او فراموش نکنید. حتی در حد یک کتاب، یک شاخه گل و... هدیه محبت را زیاد می‌کند خصوصا اگر بی‌دلیل باشد. وقتی به دیدن نامزدتان می‌روید، برای او در بیشتر اوقات هدیه بخرید و گاهی اوقات هم گل، شیرینی یا هدیه برای اعضای دیگر خانواده ببرید.

* در کار منزل کمک کنید. اینکه وقتی در خانه نامزدتان مه‌مان هستید، به پدر و مادر او در انجام کار‌ها کمک کنید نشانه افت شخصیت شما نیست. بپرسید چیزی نیاز ندارند که شما از بیرون تهیه کنید؟ اگر وسیله‌ای در منزل نیاز به تعمیر دارد و شما تعمیر آن را بلدید، حتما این کار را انجام دهید.

* اگر می‌خواهید به خانواده‌ همسرتان نزدیک شوید باید به جمع‌های صمیمانه تری وارد شوید. یک پیک‌نیک آخر هفته، یک مسافرت چند روزه یا دعوت خانواده و فامیل‌هایتان به خانه خودتان می‌توانند راه‌هایی برای نزدیک‌تر‌شدن این خانواده جدید باشد.

* از آن‌ها نظرخواهی کنید. برای پدر و مادر همسر شما بسیار مهم است که شما شخصیت مشورت کننده‌ای داشته باشید و اهل استبداد و خودرایی نباشید. بنابراین در انجام امور حتما نظر آن‌ها را جویا شوید و در مراودات خود نشان دهید که نظر دختر آن‌ها و خانواده‌اش برای شما مهم است.

* یک گردش دسته جمعی راه بیندازید، صمیمیت پشت میز و با کت و شلوار به‌وجود نمی‌آید. اگر می‌خواهید به خانواده‌ همسرتان نزدیک شوید باید به جمع‌های صمیمانه تری وارد شوید. یک پیک‌نیک آخر هفته، یک مسافرت چند روزه یا دعوت خانواده و فامیل‌هایتان به خانه خودتان می‌توانند راه‌هایی برای نزدیک‌تر‌شدن این خانواده جدید باشد. با این کار دو نتیجه به دست می‌آورید. اول اینکه ثابت می‌کنید در زندگی با دختر آن‌ها خودرای و مستبد نیستید و دوم آنکه به آن‌ها نشان می‌دهید برای نظر و تجربه و مشورتشان ارزش قائلید.

* مردانه رفتار کنید. شوخ طبعی بسیار پسندیده است اما مهم‌تر از آن رفتار پخته و بالغانه شماست. اینکه بدانید کی شوخی کنید و با کی بسیار مهم است. با بزرگ‌تر خود هرگز شوخی نکنید و کوچک‌تر از خود را هم به تمسخر نگیرید. شوخی‌هایتان باید در ‌‌نهایت متانت و ظرافت باشد.

* تلفن‌های خصوصی داشته باشید. بد نیست هر از گاهی با پدر یا برادر همسرتان در بیرون از خانه دیدار کنید یا تلفن‌های مردانه داشته باشید. از مسائل مردانه حرف بزنید و اگر لازم است دیدگاه‌های خود را نسبت به زندگی آینده‌تان با دختر خانواده با آن‌ها در میان بگذارید. با این کار می‌توانید بیشتر اعتماد و محبت آن‌ها را جلب کنید و خیالشان را بابت صلاحیت‌های خود راحت کنید.

نقل از :تابناك

وقتی ازدواج کابوس دختران می‌شود

وقتی ازدواج کابوس دختران می‌شود

خیلی وقت است که به ازدواج فکر می‌کنی. ازدواج دیگر یک رویا یا یک امید نیست، برای تو حالا یک کابوس است. انگار بختکی است که افتاده است روی زندگی‌ات و دارد فرصت همه کار را از تو می‌گیرد.



به گزارش نامه به نقل از مجله چهار دیواری ؛ می‌خواهی تنها زندگی کنی، اما خانواده‌ات نمی‌گذارند. نه محیط خصوصی داری و نه اموال شخصی. حتی برای حقوقی که می‌گیری نیز نمی‌توانی تصمیم بگیری.مادرت در این سن، یک زن بچه‌دار و البته آزاد بود، اما تو اکنون انگار در میان هزاران قید و بند گرفتاری.

این آقا منظور دار حرفی را زد، آن آقا نگاهش پی من است، این خانم متلک گفت، آن خانم نگران است که شوهرش را بقاپم، با دوستان متاهلم رفت و آمد کنم چه فکر می‌کنند، در مهمانی حاضر شوم چه پشت سرم می‌گویند، در محل کار در مقابل سوال دیگران چه بگویم، با دلسوزی‌ها و فضولی‌ها چه کنم، با توقعات بیجا چه کنم و با هزار چیز دیگر...

این ‌پرسش‌ها هر روز در ذهنت مرور می‌شود و می‌خواهی از آنها بگریزی، اما نمی‌توانی. چون تو مجردی، آن هم یک دختر مجرد.

با خود فکر می‌کنی هیچ وقت این کابوس تمام نخواهد شد، اما دیگر خسته شده‌ای...

از فکر تا عمل

ازدواج مهم است، اما مسلما همه زندگی نیست. سهیلا مرادخانی روان‌شناس و مشاور خانواده توصیه می‌کند که نگذارید فکر تجرد زندگی شما را مختل کند. مراقب سلامت روح و جسم‌تان باشید. سعی کنید انسانی متعال و در هر زمان در بهترین وضع خود باشید.

به خودتان برسید و سعی کنید در مهارت‌های زندگی و اجتماعی ارتقا پیدا کنید.

این مشاور اعتقاد دارد یکی از دلایلی که دختران از ازدواج باز می‌مانند کم‌بودن مهارت‌های ارتباطی است و به دلیل نداشتن خودباوری و مشکل در تفهیم و تفاهم متقابل نمی‌توانند شانس ازدواج پیدا کنند.

وی با اشاره به بالابودن سطح توقعات دختران شاغل و تحصیلکرده می‌افزاید: وقتی دختری از سن معمول ازدواج فاصله می‌گیرد ناچار باید در معیارهای ازدواج خود تجدید نظر کرده کمال‌گرایی را کنار بگذارد و با وارد کردن خواستگاران طلاق گرفته یا بیوه شانس ازدواج خود را افزایش دهد.

نامزد خیالی

دختران زیادی را می‌شناسیم که با وجود مجرد بودن برای دفع مزاحمان و دست به سر کردن آنها یک حلقه نمادین به دست می‌کنند و خیلی از افراد با دیدن آن فکر می‌کنند که وی متاهل است.

اما اگر شما واقعا قصد ازدواج دارید از خیر این حلقه بگذرید و مراقب باشید که خواستگارهای واقعی را هم فراری ندهید.جلوی دوستان و آشنایان پز ندهید که شوهر نمی‌کنم و دلم نمی‌خواهد ازدواج کنم. با دوستان همدل، واقعا درد دلتان را بگویید و از معیارهایتان حرف بزنید. بگذارید پشت سرتان نگویند فلانی قصد ازدواج ندارد.

اگر هم موردی را رد کردید با حفظ آبروی آن شخص بگویید با هم همخوانی نداشتیم، نه این‌که کلا ازدواج را نفی کنید. بگذارید دوستانتان برایتان دست بالا کنند.

راحت باشید

این مشاور خانواده گذشته از همه مهارت‌های افراد معتقد است هرکسی می‌تواند با توجه به موقعیت خود شرایط مناسب برای زندگی‌اش را فراهم کند، بنابراین اگر مجرد هستید بهترین شرایط مجردی را برای خود فراهم کنید تا در یک کابوس زنده زندگی نکنید. می‌توانید برای حفظ استقلال خود و آرامش‌تان با خانواده خیلی جدی صحبت کنید و استقلال نسبی خود را به دست آورید.

سهیلا مرادخانی توصیه می‌کند اگر طعنه‌ها و فشارهای خانواده آزارتان می‌دهد و به هیچ‌وجه با وضع شما کنار نمی‌آیند در صورتی که سن زیادی دارید و استقلال همه‌جانبه خود را به دست آورده‌اید از خانواده خارج شوید، اما از آنها دور نشوید. حتی اگر شده در حد یک طبقه آن سوتر از آپارتمان خانواده.

اجازه دهید سلیقه‌تان در کدبانوگری در آپارتمانتان جلوه‌گر شود و زنانگی خود را حس کنید تا روح و روان‌تان در فضای اختصاصی خودتان آسایش گیرد. اگر شاغل نیستید و یک دختر خانه نشین شده اید مهارتی را بیاموزید و کاری را آغاز کنید، این‌گونه همکاران شما را می‌بینند و شانس ازدواج بیشتری پیدا می‌کنید.

چرا تجرد؟

تجرد چیزی نیست که روال معمول زندگی موجودات و انسان باشد، اما چرا در جامعه امروزی اینقدر آمار تجرد بالا رفته است؟

کارشناسان معتقدند در ایران افزایش ۳۰ درصدی زندگی مجردی دختران در کشور در پی گسترش پذیرش دختران در دانشگاه‌ها و مراکز علمی و اشتغال آنها در سازمان‌ها و نهادهای دولتی و خصوصی پیش آمده است.

و از آنجا که این نوع زندگی تمرین مستقیم برای زیستن است، دختران به این نوع زندگی عادت می‌کنند به‌ طوری که حتی بعد از پایان تحصیلات نیز به آن ادامه می‌دهند.

افزایش فاصله خانوادگی از نگاه فرهنگی، یافتن استقلال مالی و نبود علاقه دختران به بازگشت باعث شده هر سال تعداد آنها روند صعودی پیدا کرده و نتیجه آن بروز و تعمیق گسست نسلی شده است.

اما یک نکته بسیار مهم دراین پدیده نهفته است. پیش از این‌که مجرد ماندن و استقلال دختران را یک آسیب تلقی کنیم باید دافعه خانواده و خانواده‌دار شدن برای آنان را بررسی کنیم و سوال کنیم در خانواده و در کنار یک مرد چه اتفاقی برای این دختران می‌افتد که گروهی آزادانه ترجیح می‌دهند ازدواج نکنند یا معیارهای سختی در نظر می‌گیرند.

مریم مجد، کارشناس خانواده می‌گوید: هر گاه کارکردهای خانواده تضعیف شود جاذبه آن از دست می‌رود.

وی می‌افزاید: وقتی پدر خانواده به دخترهای خود می‌گوید: یا خرج خودتان را در آورید یا شوهر کنید و آنان خواستگاری ندارند و ناچار می‌شوند کار کنند، چندی بعد با خود می​گویند اگر قرار است کار کنیم و به پدر بدهیم، بهتر است کار کنیم و خود مستقلا استفاده کنیم. این درحالی است که خانواده‌ها اغلب از طعنه‌زدن به دخترهای مجردی که خواستگار ندارند دست برنمی‌دارند و به شوخی یا جدی آنان را طلسم‌شده، روی دست‌مانده، بدشانس​ می‌خوانند. طبیعی است در چنین شرایطی و​قتی دختر مشق استقلال می‌کند به زودی از خانواده می‌برد زیرا نه خانواده برای او حمایتگر است نه مایه آرامش.

وی می‌افزاید: در چنین خانواده‌هایی پدر با رفتار ناصحیح خود در ذهن دختر الگوی نا​مناسبی از شوهر آینده باقی می‌گذارد و همین عامل دیگری برای گریز دختران از ازدواج است و یکی از دلایل گذاشتن معیارهای سخت همین است وگرنه اگر آنچه دختر مجرد در خانواده تجربه می‌کند حمایت،​ دوستی و پذیرش باشد هرگز از آن قطع امید نمی‌کند و اگر بداند با ازدواج به آرامش و تعالی می‌رسد و زن خانواده بودن زیباترین نقش اوست برای ازدواج از همیشه راغب‌تر است.

این کارشناس خانواده تاکید می‌کند: علاوه بر تمام بازدارنده‌هایی که در مورد دختران مجرد وجود دارد حمایت آنان را نباید فراموش کنیم. دخترهایی هستند که بدون عمد برای همیشه مجرد می‌مانند. طرح 50 ماده‌ای مجلس که برای گسترش ازدواج و ازدیاد نسل است به مجردها به مثابه مجرم نگاه کرده است و حق اشتغال را از آنان گرفته است در حالی که خیلی از افراد مجرد بعد از نداشتن شانس ازدواج از حمایت خانواده محروم می‌شوند و در صورت نداشتن حمایت راهی جز بردگی جنسی و تبعیض شدید برای به دست آوردن حداقل دستمزد برای معاش باقی نمی‌ماند. بین کسی که برای خوشبختی ازدواج می‌کند و کسی که فقط برای ادامه حیات، ازدواج می‌کند فرق بسیار است.

سیاست‌های تشویقی دختران برای زندگی با خانواده‌ها از یک طرف و گسترش فرهنگ ازدواج در دوران تحصیل از سوی دیگر می‌تواند از وقوع فاصله عاطفی میان دختران و خانواده‌ها جلوگیری کند، اما در کنار آن باید در خانواده برای پذیرش دختران مجرد نیز مشوق‌هایی در نظر گرفته شود. دختر باید به خانه بخت برود نه از خانه پدر چشم بسته و تحت فشار به خانه شوهر بگریزد و خدای نکرده برای گریز از زخم زبان‌ها از چاله به چاه بیفتد.

جشن طلاق در تهران!

تجسم کنید در یک باغ مجلل به یک مهمانی شام به جشن و پایکوبی دعوت شده اید. همه می خندند و شادی می کنند. مهمان ها با گل و شیرینی و کراوات زده یکی پس از دیگری وارد باغ می شوند. وقتی از مناسبت می پرسید، جواب می دهند جشن طلاقه! چه احساسی به شما دست می دهد.
طبق آمارها در سال های اخیر درصد طلاق در کشور رشد چشم گیری داشته است. روان شناسان معتقدند که افزایش درصد طلاق علل مختلفی دارد. یکی از دلایل آن افزایش پویایی روانی افراد است.

به گزارش شبکه ایران، روان شناسان معتقدند که بر خلاف نگاه سنتی حاکم در جامعه همیشه طلاق بد نیست و همیشه ازدواج خوب نیست. حتی گاهی طلاق را از ادامه زندگی بهتر می دانند. چرا که ازدواج خوب باعث سلامت جسمی و روانی افراد می شود و در مقابل ازدواج بد  می تواند اثر مخربی بر سلامت جسمی و روانی افراد بگذارد.

جامعه شناسان نیز در بررسی علل طلاق، استقلال مالی زنان را یکی از عوامل موثر عنوان می کنند و معتقدند که در این صورت سیر طلاق، مثبت است. چرا که تعداد زنانی که به دلیل نیاز به حمایت، تحت هر شرایطی به زندگی زناشویی خود ادامه می دهند و دچار انواع آسیب های جسمی و روحی می شوند کم می شود.
اما آنچه که مدنظر ما است تجمل گرایی در برخورد با پدیده طلاق است. چیزی که این روزها از آن به جشن طلاق یاد می کنند و در مناطق شمالی شهر تهران شاهد گسترش آن پدیده نوظهور هستیم.پدیده ای که تحت عنوان روشنفکری سال هاست در کشور ما جولان می دهد.

جشن طلاق


تجسم کنید در یک باغ مجلل به یک مهمانی شام به جشن و پایکوبی دعوت شده اید. همه می خندند و شادی می کنند. مهمان ها با گل و شیرینی و کراوات زده یکی پس از دیگری وارد باغ می شوند. وقتی از مناسبت می پرسید، جواب می دهند جشن طلاقه! چه احساسی به شما دست می دهد.
واقعاً چه احساسی به شما دست می دهد وقتی که می بینید خانواده ای برای فروپاشی زندگی فرزندشان به هر دلیل منطقی و غیر منطقی مهمانی شام می دهند و شاید بیشتر از مراسم عروسی هزینه می کنند. جالب تر این که خانواده و بستگان طرف مقابل نیز دعوت می کنند. من نیز مهمان یکی از این مراسم هستم. مهمان مراسمی که نادیده گرفته شدن هویت واقعی و فرهنگ ملی ایران در آن مشهود است. مراسمی که برگزاری آن در کشور ما نشانی از به بیراهه رفتن است.
پس از پایان مراسم با پدر خانواده به گفت‌وگو نشستم:

این جشن به چه مناسبتی برگزار شد؟

جشن طلاق و جشن آزادی دخترم بود.

چرا برای جدایی و طلاق به جشن و پایکوبی برخواسته اید؟

 قصدم بالا بردن اعتماد به نفس دخترم است. او در این زندگی که دو سال طول کشید به شدت دچار آسیب روحی شده است. می خواهم به او بگویم که اتفاق مهمی نیفتاده است و این اتفاق برای هر کسی ممکن است پیش بیاید.

آیا اعتقاد دارید که فرووپاشی یک زندگی ناراحت کننده است نه خوشحال کننده؟

 بله. اما غصه خوردن که فایده ای ندارد. دخترم باید خود را برای شروع یک زندگی دیگر آماده کند. ما برای آرامش او این کار را می کنیم.
با این نگاهی که شما دارید، اگر خدای نکرده یکی از اقوامتان فوت کند برای تقویت روحیه بازمادگان سورو سات راه می اندازید؟
 این موضوع خیلی فرق می کند.

چه شد که به فکر برگزاری جشن برای منفورترین حلال خدا افتادید؟

یکی از دوستان ما در خارج از کشور از برپایی چنین جشنی خبر داد و گفت این جشن تأثیر روانی زیادی بر دخترت دارد.

آیا شما می دانید که فرهنگ ما با فرهنگ غربی ها متفاوت است و رسوم و فرهنگ آنها با ما متفاوت است؟

 من هیچ فرقی بین آدم ها نمی بینم.

چرا از روان شناس و مشاور برای کمک به روحیه دخترتان استفاده نکردید؟

 دختر من که روانی نیست. ضمن این که نمی خواهم خانواده داماد فکر کنند که دختر ما از لحاظ روحی دچار آسیب شده است.
به خودم گفتم پس این جشن، یک لجباری و به نوعی روکم کنی است.

برنامه بعدی شما بعد از این مراسم چیست؟

 او را یک سفر به خارج از کشور می فرستم تا بفهمد که زندگی همچنان جاری است.

 یعنی وقتی دخترتان از ماه عسل برگردد، این شکست را فراموش می کند؟

خیر ولی این مراسم به نوعی حمایت خانواده از او را اثبات می کند.

توی دلم گفتم: پس این یک شادی مصنوعی است و شما فقط تظاهر به شادی می کنید.

چگونگی برپایی جشن طلاق

در ایران برپایی جشن طلاق و جشن فروپاشی یک خانواده که برگزارکنندگان آن ادای روشنفکرها را درمی آورند در مناطق شمالی شهر روبه گسترش است.
در شرایط که برپایی مراسم ازدواج برای بسیاری از جوانها سخت و دشوار شده است، شاهد تجمل گرایی در برپایی این گونه جشن ها هستیم.
این مراسم نیز مانند سایر مراسم ها رسم و رسوم خاص خود را دارد. از کارت دعوت برای تشریف فرمایی مهمان ها گرفته تا کیک مخصوص به خود و چکش گل کاری شده همانند چاقوی مخصوص برش کیک در مراسم عروسی دیده می شود. البته با این تفاوت که از چکش برای خرد کردن حلقه ای که زمانی با نیت «حلقه پیوند بین دو نفر: خریداری شد استفاده می شود.
  
کمی تأمل لازم است


حال اگر حاصل ازدواج وجود فرزند یا فرزندانی باشد، آیا باز هم چنین جشنی برگزار می شود؟

اگر جواب آری است، نقش فرزندان در این مراسم چیست؟
آیا از آنها نیز می خواهیم در این بزم به جشن و پایکوبی برخیزند؟

آیا اگر ازدواج دومی صورت گیرد و منجر به طلاق شود، باز چنین سوروساتی به پا می شود؟
آیا فکر کرده ایم که رواج چنین رسوم نوبرانه و وارداتی چه خدشه ای بر فرهنگ ایرانی ما وارد خواهد کرد؟
آیا غم و شادی مفهوم واقعی خود را از دست داده اند که اینچنین هورا سر دادن ها و کف زدن ها را در چنین مراسمی شاهد هستیم.
نقل از :تابناك

بیشترین طلاق‌ها در میان ازدواج‌های دانشجویی

آیت الله مکارم :بیشترین طلاق‌ها در میان ازدواج‌های دانشجویی است/ زن پس ازطلاق می‌توانددرخانه شوهر بماند

جامعه > خانواده - مهر نوشت:

آیت الله العظمی ناصر مکارم شیرازی،یکی از مراجع تقلید شیعیان، با بیان اینکه بر اساس آمار‌ها بیشترین طلاق‌ها در میان ازدواج‌های دانشجویی است، گفت: جامعه‌شناسان باید در این مسئله کالبد شکافی و بررسی کنند.
او درادامه تفسیر سوره احزاب اظهار داشت: آیات ۲۸ و ۲۹ سوره احزاب زمانی نازل شد که مسلمانان در جنگ احزاب و همچنین بر یهودیان بنی قریظه پیروز شده بودند و غنایم زیادی نصیب آن‌ها شد، از این رو همسران پیامبر (ص) نیز در فکر امتیاز خواهی افتادند.

وی با بیان اینکه پیامبر (ص) دادن امتیازات ویژه به همسران خود را رد کرد افزود: آیاتی در این زمینه نازل شد که خداوند به پیامبر (ص) فرمود، همسرانت بر سر دو راهی زندگی تشریفاتی و زندگی ساده در کنار پیامبر (ص) قرار دارند که باید یکی از این دو را انتخاب کنند.

استاد برجسته حوزه علمیه قم افزود: در این آیات از پیامبر (ص) خواسته شده، تا در صورتی که همسرانش زندگی تشریفاتی و زرق و برق دنیا را می‌خواهند با دادن هدیه‌ای از آن‌ها طلاق بگیرد.

وی گفت: این آیات به ما می‌فهماند که طلاق گردفتن نیز بایدتوام با انسانیت، محبت، نیکی و زیبایی باشد.

شاهد افزایش طلاق‌ها و کاهش ازدواج‌ها هستیم

آیت الله مکارم شیرازی در ادامه به موضوع طلاق اشاره کرد و افزود: متاسفانه امروز در جامعه ما شاهد افزایش طلاق‌ها و کاهش ازدواج‌ها هستیم.

وی با بیان اینکه طلاق ضرورت اجتماعی است ابراز داشت: البته این ضرورت در جایی است که دیگر چاره‌ای نباشد.

این مرجع تقلید شیعیان گفت: برخی از مذاهب طلاق را ممنوع کرده‌اند و به همین دلیل زوجین به صورت غیر قانونی از هم طلاق می‌گیرند و ازدواج دوباره می‌کنند، اما اسلام طلاق را ممنوع نکرده است.

طلاق، زشت‌ترین و منفور‌ترین مباهات است

وی با بیان اینکه طلاق، زشت‌ترین و منفور‌ترین مباهات است بیان کرد: در روایات آمده، خداوند چیزی را مبغوض‌تر از طلاق، حلال نکرده است که می‌توان آن را به جراحی قب تشبیه کرد که تا ضرورت نداشته باشد نباید به سراغ آن رفت.

آیت الله مکارم شیرازی، ادامه داد: در روایتی دیگر آمده، چیزی بد‌تر از خراب شدن خانه‌ای با طلاق نیست و طلاق در واقع نوعی خانه خراب شدن است.

مرجع تقلید شیعیان، ادامه داد: در روایتی از امام صادق(ص) آمده، خداوند خانه‌ای که در آن طلاق باشد آن را منفور می‌داند و خانه‌ای که در آن ازدواج صورت می‌گیرد محبوب خدا است.

وی با بیان اینکه پیامبر(ص) شخصی را که سه بار ازدواج کرد و از همسرانش طلاق گرفت او را ملعون خواند، افزود: طلاق در جامعه باید به حداقل برسد و در جامعه ما آسان ازدواج نمی‌کنند اما به آسانی از هم جدا می‌شوند.

چرا در جامعه دانشگاهی طلاق بیش از سایر اقشار است؟

آیت الله مکارم شیرازی با بیان اینکه بر اساس آمار‌ها بیشترین طلاق‌ها در میان ازدواج‌های دانشجویی است گفت: جامعه‌شناسان باید در خصوص این مسئله کالبد شکافی و بررسی کنند، چرا در جامعه دانشگاهی طلاق بیش از سایر اقشار است در حالی که آنان از افراد باسواد و تحصیل کرده هستند چنین انتظاری از آن‌ها نمی‌رود.

عوامل مختلف طلاق

وی در ادامه به عوامل مختلف طلاق اشاره کرد و اظهار داشت: یکی از عوامل ایجاد طلاق، توقعات زیاد است که زن و مرد از هم توقعات و انتظارات زیاد دارند.

استاد برجسته حوزه علمیه قم، ادامه داد: نبود گذشت یکی دیگر از عوامل طلاق است چرا که اگر هر یک از زوجین، روی خواسته خود اصرار داشته باشند این امر موجب ایجاد کدورت‌ها و بی‌احترامی‌ها می‌شود.

وی افزود: باید اختلافاتی که در زندکی رخ می‌دهد را حل کرد و نباید مسائل جزئی را کش داد، چرا که ادامه دادن مسائل کوچک، همانند بهمنی است که از کوه سرازیر می‌شود و با گذشت زمان انباشه و موجب خسارات می‌شود.

آیت الله مکارم شیرازی، بیان داشت: اگر مشکلات در‌‌ همان ابتدا با عفو و گذشت برطرف شد، امید به ادامه زندگی وجود خواهد داشت در غیر این صورت به طلاق ختم می‌شود.

مهریه سنگین، یکی از عوامل طلاق است

مفسر قرآن کریم، در ادامه مهریه سنگین را یکی دیگر از عوامل طلاق عنوان کرد و با بیان اینکه سطح مهریه‌ها باید پایین بیاید افزود: مهریه زیاد باعث می‌شود، زن به فکر طلاق بیفتد و با دریافت مهریه سنگین، به دنبال ازدواج مجدد باشد.

وی با بیان اینکه بالا رفتن سن ازدواج هم عامل دیگری برای طلاق است گفت: با افزایش سن جوانان برای ازدواج و با شکل گیری شخصیت آنان، در صورت ازدواج نمی‌توانند با یکدیگر اخت و اجین شوند، لذا ازدواج‌ها باید باید در سنین پایین‌تر صورت گیرد و همچنین گفته‌اند فرزندانی که در سنین بالا‌تر به دنیا می‌آیند استعداد لازم را ندارند.

مرجع تقلید شیعیان، با اشاره به آثار منفی طلاق گفت: اگر در طلاق میان دو زوج پای فرزندی در میان باشد مصیبت خواهد بود و در نامه‌هایی هم که به ما می‌نویسند می‌گویند با وجود داشتن فرزندانی می‌خواهیم از هم جدا شویم که سر نوشت این فرزندان اعتیاد و مشکلات زیاد خواهد بود و فرزندان طلاق، فرزندان خطرناک و انتقام جویی خواهند شد.

وی با بیان اینکه دعوا و نزاع در بین دو فامیل از دیگر اثرات منفی طلاق است اضافه کرد: زوجینی که از هم طلاق می‌گیرند، ازدواج دوم آن‌ها نیز ازدواج محکمی نخواهد بود و بر اثر سابقه طلاقشان دچار بی‌اعتمادی از سوی طرف مقابل می‌شوند.

راهکارهای اسلام برای جلوگیری از طلاق

آیت الله مکارم شیرازی، با اشاره راهکارهای اسلام برای جلوگیری از طلاق عنوان کرد: در آیه ۱۹ سوره نساء آمده با همسران خود معاشرت صحیح و شایسته داشته باشید.

استاد برجسته حوزه علمیه قم، گفت: در صورت بوجود آمدن اختلاف در بین زوجین، اسلام می‌گوید باید به سمت حکمیت رفت که در آیه ۳۵ سوره نساء آمده، یک نفر از طرف زن و یک نفر از سوی مرد با هم بنشینند و راه اصلاح را در پیش گرفته و سر چشمه ناراحتی‌ها را پیدا کنند و با محبت، نصیحت و خواندن آیات و روایات ارتباط آن‌ها را اصلاح کنند و از‌‌ همان اول به دادگاه نروند.

وی تصریح کرد: اسلام می‌گوید خوب زندگی کنید و زمانی هم که می‌خواهید جدا شوید طلاق زیبا داشته باشید که می‌شود با دادن هدیه در زمان جدایی، طلاق زیبایی داشت و موجب ناراحتی همدیگر و اقوام نشد.

مرجع تقلید شیعیان، با بیان اینکه یکی دیگر از راه کارهای اسلام برای جلوگیری از جدایی‌ها آن است که زن بعد از طلاق به خانه پدر نروند و در‌‌ همان خانه همسر بماند افزود: زن می‌تواند تا زمان عده، آزاد و بی‌حجاب در خانه همسرش زندگی کند تا شاید در این مدت جوش و خروش‌ها فروکش کند و بعد آشتی صورت گیرد.

آیت الله مکارم شیرازی، گفت: این دستور اسلام در هزار و ۴۰۰ سال قبل است که‌ ای کاش این دستورات اسلام اجرا و ازدواج‌ها آسان و طلاق‌ها کم می‌شد تا جامعه از بسیاری مشکلات رهایی می‌یافت.

نقل ازhttp://khabarfarsi.com/ext/5915629


آيا ازدواج دو معلول حركتي كار درستي است ؟

آيا ازدواج دو معلول حركتي كار درستي است ؟

دوست عزيزي با نگاشتن شرح حالش از من راهنمايي خواسته، عين نگاشته او در پائين آمده است . من از كليه كساني كه در اين زمينه صاحبنظر هستند و تجربياتي دارندخواهشمند م نظرات خود را براي راهنمائي اين دوست عزيز ارائه فرمايند

شنبه 15 تیر1392 ساعت: 17:8توسط:×××

سلام از وبلاگ شما خوشم آمده استاد گرامی

راستیتش من معلولیت جسمی وحرکتی دارم یک خواستگار دارم که ایشون هم معلولیت دارند من از عصا کمک میگیرم دربیرون از خانه طرف مقابل از ویلچر استفاده میکنندقطع نخاع نیستن مشکل نخاعی هم ندارند از من خواستگاری کرده جواب خودم+ بوده ولی مادرش راضی نیست

حالا باوجود اینکه 10 ماه از این اتفاق گذشته بازم هر کاری داشته باشه ومشکلاتی داشته باشه منو در جریان میگذاره شایان ذکر است که علاقه ما دوطرفه است فقط چون مادرش گفته نه یه جورایی هردوطرف داریم طاقت میکنیم همیدیگر رو دوست داریم ایشون درسخونده هستن منم همینطور کارمیکنندمنم از قبل ازاینکه این آقا بیاد خواستگاری همیشه میگفتم بایه معلول ازدواج میکنم

ایشون از آشنایان هستند وما از بهمن 90 باهم آشنا شدیمشهریور 91 از من خواستگاری کرده مامان از این قضیه خبر داره آینده نگری این فرد خوبه نمیخوام ازش تعریف کنم ولی ایشون علیرغم معلولیتی که دارند از هنرهایی نظیر کیبوردو نی انبان بهرمند هستند موتور دارند خودشون رفت و آمد میکنند میرن دانشگاه روز هایی که دانشگاه داشتن نیاز به همراه ندارن

اگه میشه فرق دلبستگی وابستگی رو توضیح بدین چون من بهش میگم مقوله جدا ازهم هستش میگه نه بعضی وقتها میگه تووابسته ایی میگم نه دوستش دارم اونم منو دوست داره اگه مشغله کاری سختی داشته باشه میگه دعا کن 
اگه کاری بخواد انجام بده وخودمم بخوام کاری انجام بدم از راهنمایی های هم بهره میگیریم احترام همو داریم گذشت داریم فکرامون رو برای پیشرفت درس گذاشتیم روهم
مادرش فقط برای این راضی نیس که میگه وقتی پیر شدین چکارمیکنین
حتی مامان خودم هم گفت باید بچه دارنشین بخدا معلولیت مسری نیست
همیشه پپیش خدای متعال دعا میکنم که خدا کنه هیچ کسی معلول به دنیا نیاد وگرنه باید روی خودش دراین زمینه ها خط بکشه استاد شما سرچ کنید چند نفر از معلولین رومیشناسم که زندگی مشترک دارند

ستاد من فکر آینده هر دو تا مون هستم 100 سال پدر ومادرمون زنده باشن انتظار مرگ هیچ کدومو آدم نداره شاید ما زود تر مردیم ولی اگه اجازه بدن ما وامثالهم زندگی مون رو آغاز کنیم بهتر نیست استاد خانواده ها فک میکنن همه چیز در مسایل جنسی خلاصه میشه خیلی معذرت میخوام این حرف رو میزنم میگن می تونید انجامش بدین درصورتی که مساله درک بهتر زیستن مهمه من از شما میخوام برید ماهنامه پیک توانا رو مطالعه کنید وقتی دوتا همنوع خودشون رو دست کم نمیگیرن چرا مانع میشید چراسرکوب میکنند از شما استاد عزیز میخوام عاقلانه بنگری
ا بلکه زندگی خیلی ها رو نجات دادی همه فکر می کنند معلولین نمیتونند همدیگرو خوشبخت کنند ولی اینطورنیست صفا ومحبت دارند بهم از همه انسانها بیشتره

---------------------------------------------------------------------

دوست عزيزي مقاله اي را براي راهنمائي توسعه كرده است كه در زير مي خوانيد

معلولین هم می‌توانند ازدواج کنند؟
  • بیماری ها
  • معلولین هم می‌توانند ازدواج کنند؟

    سلامتی یکی از ملاک های اصلی برای ازدواج است، این که بدانیم همسر آینده‌مان تا چه حدی از سلامت جسمی و روحی برخوردار است می‌توانیم میزان موفقیت و پیشرفت‌مان را در آینده بسنجیم. البته این به آن معنا نیست آن عده‌ای که از نواقص و یا مشکلات جسمی برخوردارند نباید به هیچ‌وجه ازدواج کنند بلکه منظور این است که هر فردی آگاهی کاملی نسبت به توانایی جسمی و روحی طرف مقابل داشته باشد.
    هنوز هم در جامعه ازدواج با فردی معلول موجب تعجب و شگفتی است و در ذهن خیلی از ما نمی‌گنجد که آن‌ها بتوانند زندگی خوب و موفقی داشته باشند. شاید علت این موضوع این باشد که افراد دارای نقص عضو خودشان را باور ندارند و این تفکر که «آن‌ها نمی‌توانند ازدواج خوبی داشته باشند» ملکه ذهن‌شان شده است
    معمولاً ازدواج های همراه با مشکلات جسمی به دو نوع تقسیم می‌شوند:
    ازدواج دو معلول با هم:
    یکی از مزایای این نوع ازدواج یکسانی شرایط طرفین است. طوری که هیچ‌کدام نسبت به دیگری برتری ندارد و از طرفی می‌توانند به خوبی یکدیگر را درک کنند. اگر میزان معلولیت آن‌چنان شدید نباشد که همسران از عهده انجام مسئولیت‌‌هایشان برآیند زن و مرد و همچنین خانواده‌های آن‌ها با این ازدواج مخالفتی نخواهند داشت
    اما از جمله مشکلات این ازدواج می‌توان به محدودیت‌های شغلی و پرداختن به امور روزمره اشاره کرد که مسلماً همسران به کمکی بیش از حد معمول احتیاج خواهند داشت.
    از طرفی اگر یکی از طرفین اختلال ژنتیکی داشته باشد، احتمال داشتن فرزندی مبتلا به همان نوع اختلال در آینده وجود خواهد داشت، بنابراین آن‌ها باید تصمیم درستی درباره این موضوع بگیرند و در صورت بارداری آزمایشات پیشرفته ژنتیکی را در اولویت قرار دهند.
    ازدواج معلول با سالم:
    اولین مزیت این نوع ازدواج عدم وجود محدودیت‌های موجود در ازدواج نوع قبل است چرا که یکی از طرفین می‌تواند به راحتی در تمام امور به همسر خود کمک کند و تا حد ممکن نواقص ناشی از معلولیت همسرش را جبران کند. این نوع ازدواج تنها برای فرد معلول مفید نخواهد بود بلکه فرد سالم نیز می‌تواند به درجه بالایی از شکوفایی و تعالی روحی برسد و از آن‌جایی که برخلاف سایر افراد جامعه ملاک باطنی را بر ملاک‌های ظاهری ارجحیت داده است، می‌تواند با دیدی وسیع و روشن دنیا را بنگرد.
    اما یکی از زیان‌های اصلی این ازدواج پذیرفته نشدن از سوی خانواده و جامعه است، به خصوص که ملاک ظاهری برای مردان اهمیت بیش‌تری دارد و خیلی از خانواده‌ها حاضر به قبول چنین ازدواجی نیستند. از آن‌جایی که سلامت جسمانی یکی از عوامل نشان‌دهنده قدرت باروری زنان بوده است، مردان در طول تاریخ به طور ناخودآگاه هنگام انتخاب همسر به این ملاک اهمیت داده‌اند و این موضوع موجب بقای نسل آنها شده است. اما چون وظیفه‌ باروری به عهده‌ی مردان نیست، زنان نسبت به این ملاک چندان سخت‌گیر نبوده‌اند. بنابراین احتمال اینکه زن سالمی، مرد معلولی را برای ازدواج انتخاب کند، بیش‌تر از این است که یک مرد سالم، یک زن معلول را به همسری بگیرد.
    به طور خلاصه نمی‌توان گفت کدام یک از این نوع ازدواج‌ها درست‌تر و بهتر است چرا که فرهنگ خانواده‌ها و طرز فکر آن‌ها و به خصوص شرایط روحی طرفین از جمله عزت نفسشان می‌تواند در موفق بودن هر کدام از این دو نوع ازدواج موثر باشد
    .

    نقل ازhttp://www.khanevade.org/wiki/?p=single&id=708 

هر مرد باید ۴ زن داشته باشد!

هر مرد باید ۴ زن داشته باشد!

یک خانم به ۴ مرد نیاز دارد تا کامل شود

از نظر توازن و تعادل ۲دختر و ۲ پسر تعادل و توازن را برقرار می کنند ولی در جامعه و مشکلات امروز یا ۲ فرزند باید باشد یا اصلا بچه ای نباشد. ۲ بچه با فاصله ۳ یا ۴ سال مناسب است. 

پروفسور حسین باهر ، جامعه شناس و بنیان گذار رفتارشناسی در ایران است. او متخصص برگزاری سمینارها و نشست های عجیب و غریب در حوزه های مختلف و به ویژه روابط زناشویی است.يبقه مطالب را در ادامه مطلب بخوانيد

ادامه نوشته

با این افراد هرگز ازدواج نکنید!

بسياري از مشكلاتِ پس از ازدواج كه منجر به طلاق و شكست مي شود به روزگار قبل از ازدواج و به مرحله انتخاب بر مي گردد.
بسياري از مشكلاتِ پس از ازدواج كه منجر به طلاق و شكست مي شود به روزگار قبل از ازدواج و به مرحله انتخاب بر مي گردد.

يكي از مهم ترين دغدغه هاي جوانان قبل از ازدواج، شناخت مطمئن همسر آینده شان است و اینجا نقطه تمرکز نگرانی های دختران و پسران است اما اکثرا از آسان ترين ، کم هزینه ترین و درست ترين شیوه،غفلت می کنند!و آن راه کار مطمئن "حذف موارد اشتباه و نادرست در گام نخست" است.

اساسا فرايند شناخت كامل همسر و هم زباني و تفاهم با او پروسه اي طولاني دارد و مراحل تكميلي آن در ايام پس از ازدواج (بين 6 ماه تا 3 سال پس از ازدواج وتشكيل خانواده) اتفاق مي افتد و در آن مدت نبايد به انتظار معجزه نشست چون ازدواج با برخي افراد ريسك بسيار زيادي دارد و از آغاز آشنايي قابل پيش بيني است و صرف ابراز علاقه يا... چيزي را عوض نمي كند. اين گونه ازدواج ها در تمام موارد به شكست (اعم از طلاق و جدايي و سردي روابط و ...) منجر مي شود. راه كار عاقلانه و مطمئن حذف انتخاب هاي نادرست است.


با اين افراد اصلا ازدواج نكنيد:

1. معتاد (مگر ترك انگيزه اي كند و ديگر معتاد به حساب نيايد) و شارب خمر (شراب خوار)

2. بيمار رواني (بيماري كه ارتباطش را با واقعيت از دست داده و تا كاملا درمان نشده)

3. بي دين و لا مذهب ( رعايت اين توصيه براي تمام افراد بشر با هر دين و مذهبي مفيد است)

4. بد اخلاق ، تند خو (؛ كسي كه اخلاقش قابل پيش بيني نيست)

5. مادي و بخيل

6. مجرم خو ، تبهكار و خلاف كار

7. دوست باز افراطي (و مطلقا بي تمايل نسبت به خانواده)

8. بي كاره و علاف

9. زن زيبا از خانواده فاسد 

10. بچه ننه (وابستگي شدید به مادر و خانواده)
lمنبع : سايت شفاف